×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

متنوع

× ..........
×

آدرس وبلاگ من

sairoos.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/kazhdom

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

بیوگرافی ماهسون و امعنی اهنگ زمین نخوردم

سینه ام را جلوی سختیها سپر کرده ام

با دردهایم دست و پنجه نرم می کنم

زمین نخوردم،  سر پا هستم ( ایستاده ام )

نخستین بار که این ترانه را شنیدم ، احساس غرور کردم ...از موجودیت انسان .

از موجودیت موسیقی و از موجودیت ترانه . ازغرور انسان ... از قدرت انسان .

ترانه فوق العاده زیبای yikilmadim زمین نخوردم را ماهسون قیرمیزی گول

خوانده است.  خواننده بسیار بزرگ و صاحب سبک ترکیه .

زندگینامه ماهسون را از زبان خودش می خوانیم :

مادرم "فائقه آریک" و پدرم "چرکز بازنجیر" در یک بیمارستان دولتی در "بینگول" با هم آشنا

شدند و ازدواج کردند. مادرم به علت داشتن سه فرزند از شوهر قبلی خودش و یازده فرزند از

شوهر بعدیش تا حد جدایی با پدرم پیش رفت. مادرم مرا چهار ماه حامله بود که از پدرم جدا شد

و به "دیار بکر" کوچ کرد. او بالاخره چهارمین و آخرین بچه خودش رو در 26 مارچ سال 1969

به دنیا آورد و اسمش رو عبدالله گذاشت. عبدالله اسمی است که مادرم روی من گذاشت. در

پنج سالگی با تعویض شناسنامه توسط پدرم اسمم ماهسون شد.در منطقه عرب شیخ شهر دیار بکر

و در خانه ای که مجموعاً یک اتاق داشت به دنیا آمدم. برادرهای ناتنی ام که از شوهر قبلی

مادرم بودند (اسماعیل آریک ، محمود اریک و مصطفی آریک) از به دنیا آمدن من خیلی خوشحال

شدند و مرا مثل برادر تنی خود بزرگ کردند. من شوکت پدری را از آنها دیدم چون اصلاً پدرم را

نمی شناختم. اولین بار پدرم را در 6 سالگی از دور دیده بودم. از شش سالگی به بعد در بعضی

تعطیلات شش ماهه که به دیدار مادربزرگم می رفتم پدرم و بقیه برادرانم را تنها در آن زمان

می توانستم ببینم. دوره ابتدایی را در مدرسه ابتدایی "سلیمان نظیف" و دوره راهنمایی را در مدرسه

"علی امری" و دبیرستان را در مدرسه جمهوریت دیار بکر خواندم.
شروع موسیقی :
پسر خاله ام آیخان باران در بین اقوام آدم دوست داشتنی ای هست و خیلی هم خوب ساز می زند.

دفعه اول در برابر آیخان لرزان لرزان اولین شعری را که یاد گرفته بودم خواندم. آیخان تحت تاثیر

صدایم قرار گرفت. از آن روز به بعد آیخان کار مداوم را با من آغاز کرد. حضور اول من در

صحنه در دبیرستان جمهوریت به تحقق پیوست. مادرم و برادرانم دکتر یا مهندس شدن من را

می خواستند. تاثیر موسیقی روی من خیلی زیاد بود. هر روزم با موسیقی می گذشت. در ذهنم

آواز خواندن در کنسرت ها را پرورش می دادم. به سختی می توانستم تصمیم بگیرم که مهندس

خواهم شد ، دکتر و یا یک هنرمند. در سال 83 و 84 در فستیوال دیار بکر در مسابقات آواز خوانی

برای مطرح شدن خودم را آزمودم. در دومین دوره شرکت در مسابقات برای اول شدن مصمم بودم.

در سال 84 در دیاربکر کاست آماتوری من توسط یک راننده اتوبوس (محمد تاریح) به گوش

تهیه کننده ای به نام مصطفی گونش رسید و مصطفی گونش صدای مرا خیلی پسندید و مرا به

استانبول دعوت کرد. برای موفقیت و رسیدن به هدفم 1800 کیلومتر مسافت رو به اون شهر کهن

طی کردم. سوالات زیادی در ذهنم وجود داشت. در بین میلیون ها نفر انسان در چنین کلان شهری

چه کسی می داند که زندگی چقدر سخته؟ خیالات و امیدهایی داشتم اما از یک طرف ترس و وحشت

هم داشتم. زندگی تا پایان عمر ، برای دنیا ، عشق، غم، حسرت، غربت. مجادله من در سال 84 در

ماه سپتامبر با ورودم به استانبول شروع شد. آلبوم اولم رو در سال 84 در ماه کاسیم ( نوامبر) به

دنیای موسیقی عرضه کردم. در پی اون 7 آلبوم دیگه آمد.  پنج سال تمام گذشته بود. در این مدت

خانه ام اتاق شماره 314 هتل لاله بود. این هتل در جاده مسیح پاشا گل سرسبد هتل ها بود. در سال 89

تصمیم گرفتم برای تهیه آلبوم و هرچه زیبا شدن کارهایم در موسیقی و وارد شدن به عرصه

کنسرواتوری در امتحان دانشگاه شرکت کنم، دانشگاه دولتی فنی موسیقی ترک. در سال92 با

"حلمی توپ اوغلو" آشنا شدم که به من پیشنهاد یک آلبوم کرد. من با این پیشنهاد که بعد از 4 سال

به من شده بود در سال 93 با آلبوم "عالم بویسا" کار حرفه ای خودم را آغاز کردم.
در سال 94 در کازینوی چاکیل به همراه بولنت ارسوی ( خواننده) به صحنه رفتم. آنگاه در

سال94 برای استار تی وی سریال عالم بویسا را در چند قسمت کار کردم. در آن سالی که در

استانبول بودم هر روزش جدا ، هر لحظه اش یک غم جداگانه و یک مجادله بود من در سالهای

مه آلود گذشته مقاطع رو گذراندم .

 
 

اما ویکیپدیا اطلاعات جالب دیگری برایمان میدهد :

ماهسون کیرمزی‌گول  Mahsun Kırmızıg?l یکی از خوانندگان و کارگردانان مشهور ترکیه

است. او تاکنون چندین آلبوم موفق در کشور ترکیه منتشر نموده و از سال ۲۰۰۷ نیز فعالیت‌های

حرفه‌ای خود را در دنیای سینما آغاز نموده‌است . اوج فعالیت‌های هنری وی نویسندگی،

کارگردانی و بازیگری در فیلم پنج مناره در نیویورک است که هنرمندان مشهوری همچون

رابرت پاتریک، جینا گرشون، دانی گلور و مصطفی صندل در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند.

ماهسون کرمزیگول در سال ۲۰۰۹ با ساخت فیلم ضد جنگ خود به نام خورشید را دیدم،

نامزد جایزه اسکار برای بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان بود که البته موفق به دریافت آن نشد.وی

تا پایان سال ۲۰۱۰ در مجموع سه فیلم ساخته که فروش کلی آنها بالغ بر ۵۰ میلیون دلار است.

ترانه های زیاد و زیبایی از ماهسون شنیده ایم مانند :  Aglama sen 

-  Arkadas- AyrilikUzaktayim - yoruldum herseyim sensin

bitti artik - Daglar dagimdir benim - Donmeyecegim - 

 Turkusu- Belalim - melekler aglar - Sarisen gelmez oldun

Sevdaliyim - Su Garip Halimden- Sari -  و دهها ترانه

بسیار زیبای دیگر . ولی آنچه که دراینجا میشنویم  ، ترانه بسیار با شکوه 

yikilmadim است . در اینترنت ترجمه های مختلفی از شعر این ترانه

موجود است . ولی من در ترجمه این ترانه سعی  بر شیوه دیگری نموده ام 

تا شاید برساند حرف آن را . مضمون آن را ....و شکوه آن را .

 

yikilmadim  زمین نخوردم    

yokluklara g?g?s gerdim

سینه ام را جلوی سختیها سپر کردم ( زره پوشیدم )

hep sabrettim kader dedim

همه اش صبر کردم و گفتم که شاید سرنوشتم اینست

acilarla cilelerle bug?n?me b?yle geldim

از سختیها و بدبختیها به چنین روزی رسیدم (پیروزشدم)

yokluklara g?g?s gerdim

سینه ام را جلوی سختیها سپر کردم ( زره پوشیدم )

hep sabrettim kader dedim

همه اش صبر کردم و گفتم که شاید سرنوشتم اینست

acilarla cilelerle bug?n?me b?yle geldim

از سختیها و بدبختیها به چنین روزی رسیدم (پیروزشدم)

yikilmadim ayaktayim

زمین نخوردم،  سر پا هستم ( ایستاده ام )

dertlerimle bas basayim

با درد هام دست و پنجه نرم می کنم( رو در رو هستم )

zalimlere k?t?lere yenilmedim buradayim

جلوی ظالمان وستمکاران تسلیم نشدم ( شکست نخوردم ) و همینجا هستم

yikilmadim ayaktayim

زمین نخوردم،  سر پا هستم ( ایستاده ام )

dertlerimle bas basayim

با درد هام دست و پنجه نرم می کنم( رو در رو هستم )

zalimlere k?t?lere yenilmedim buradayim

جلوی ظالمان وستمکاران تسلیم نشدم ( شکست نخوردم ) و همینجا هستم

yikilmadim acilardan 

زمین نخوردم از سختیها ( مشکلات )

yikilmadim yoksulu tan

زمین نخوردم از نداری ها

yikilmadim yanlizliktan

زمین نخوردم از تنهایی ها

yikilmadim yikilmadim

زمین نخوردم .... زمین نخوردم

yikilmadim cilelerden 

 زمین نخوردم از بدبختی ها( مصیبتها )

yikilmadim sensizlikten 

زمین نخوردم از بی تو ماندن

yikilmadim bu dertlerden

زمین نخوردم ازاین دردها

yikilmadim yikilmadim

زمین نخوردم..... زمین نخوردم

sonu gelmez yarinlardan

تا ( حتی اگر هم ) این فردا هابه پایان نرسد...

acilarla doluyum ben

من از سختیها ( تلخکامیها ) لبریز  هستم

her sarkida duygulanan

از احساس نهفته در هرترانه ( شعر) غمگینی

o hasretin ogluyum ben

من پسر همان حسرت هستم

sonu gelmez yarinlardan

تا ( حتی اگر هم ) این فردا هابه پایان نرسد...

acilarla doluyum ben 

من از سختیها ( تلخکامیها ) لبریز  هستم

her sarkida duygulanan

از احساس نهفته در هرترانه ( شعر) غمگینی

o hasretin ogluyum ben

من پسر همان حسرت هستم

yikilmadim ayaktayim

زمین نخوردم،  سر پا هستم ( ایستاده ام )

dertlerimle bas basayim

با درد هام دست و پنجه نرم می کنم( رو در رو هستم )

zalimlere k?t?lere yenilmedim buradayim

جلوی ظالمان وستمکاران تسلیم نشدم ( شکست نخوردم ) و همینجا هستم

yikilmadim ayaktayim

زمین نخوردم،  سر پا هستم ( ایستاده ام )

dertlerimle bas basbasyim

با دردهام دست و پنجه نرم می کنم

zalimlere k?t?lere yenilmedim buradayim

جلوی ظالمان وستمکاران تسلیم نشدم ( شکست نخوردم ) و همینجا هستم

yikilmadim acilardan 

زمین نخوردم از سختیها ( مشکلات)

yikilmadim yoksuluktan

زمین نخوردم از نداری ها

yikilmadim yanlizliktan

زمین نخوردم از تنهایی ها

yikilmadim yikilmadim

زمین نخوردم .... زمین نخوردم

yikilmadim cilelerden

زمین نخوردم از بدبختی ها( مصیبتها )

yikilmadim sensizlikten

زمین نخوردم از بی تو ماندن

yikilmadim bu dertlerden

زمین نخوردم از این درد ها

yikilmadim yikilmadim

زمین نخوردم .... زمین نخوردم

sonu gelmez bu yollarda acilarla doluyum ben arkadas

تا زمانی که این راهها به پایان نرسد ، من از سختیها( مشکلات )

لبریزم ای رفیق .

her sarkida h?z?nlenen ben o hasrettin ben o gurbettin

ben o topragin ogluyum arkadas

من همان حسرتی هستم که در هر ترانه ( شعر) غمگینیش را به رخ میکشد .

  من همان غربت کشیده ام . من پسرهمانخاکم ای رفیق

yikilmadim ayaktayim dertlerimle bas basayim zalimlere

k?t?lere ve de serrefsizlere yenilmedim buradayim

زمین نخوردم سر پا هستم با درد هام دست و پنجه نرم می کنم

( رو در رو هستم ). در مقابل  ظالمان و ستمکاران و بی شرفان

تسلیم نشده و شکست نخوردم . من همینجا هستم .

یکشنبه 11 آذر 1391 - 1:28:07 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


پاییز


زیباست


لبخند


همین اینک آغاز کن


ماندن هنر میخواهد


پدر....


سخنان بزرگان


سخنانی زیبا و دلنشین از جنس دلتنگی (+ عکس)


نگاه شما: تصاویر دیدنی از پاییز روستای اتو


راز دلتنگی


نمایش سایر مطالب قبلی

پیوند های وبلاگ

;k
آمار وبلاگ

107240 بازدید

19 بازدید امروز

11 بازدید دیروز

234 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements