موضوع انشاء: یک لقمه نان حلال
نان حلال خيلي خيلي خوب است. من نان حلال را خيلي دوست دارم. ما بايد هميشه دنبال نان حلال باشيم. مثل آقا تقي. آقاتقي يك ماستبندي دارد. او هميشه پولِ آبِ مغازه را سر وقت ميدهد تا آبي كه در شيرها ميريزد و ماست ميبندد حلال باشد. آقا تقي ميگويد: آدم بايد يك لقمه نان حلال به زن و بچهاش بدهد تا فردا كه سرش را گذاشت روي زمين و عمرش تمام شد، پشت سرش بد و بيراه نباشد.
دايي من كارمند يك شركت است. او ميگويد: تا مطمئن نشوم كه ارباب رجوع از ته دل راضي شده، از او رشوه نميگيرم. آدم بايد دنبال نان حلال باشد. داييام ميگويد: من ارباب رجوع را مجبور ميكنم قسم بخورد كه راضي است و بعد رشوه ميگيرم!
عموي من يك غذاخوري دارد. عمو هميشه حواسش است كه غذاي خوبي به مردم بدهد. او ميگويد: در غذاخوري ما از گوشت حيوانات پير استفاده نميشود و هر چه ذبح ميكنيم كره الاغ است كه گوشتش تُرد و تازه است و كبابش خوب در ميآيد. او حتماً چك ميكند كه كره الاغها سالم باشند وگرنه آنها را ذبح نميكند. عمويم ميگويد: ارزش يك لقمه نان حلال از همهي پولهاي دنيا بيشتر است!! آدم بايد حلال و حروم نكند. عمو ميگويد: تا پول آدم حلال نباشد، بركت نميكند. پول حرام بيبركت است.
زندگی کن!
حتی اگر بهترینهایت را از دست دادی. چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر برایت میسازد...
.
شادی امروزم رابه خاطر نادانی دیروزم از دست دادم.
خداوندا نادانی امروزم رابگیرتا شادی های فردایم را از دست ندهم ...
آدمی اگر بزرگ و نیک زاده هم باشد از زبان مردم آسوده نیست ، زیرا :
اگر بسیار کار کند ، می گویند احمق است ! اگر کم کار کند ، می گویند تنبل است.
اگر بخشش کند ، می گویند افراط می کند ! اگر جمع گرا باشد ، می گویند بخیل است.
اگر ساکت و خاموش باشد ، می گویند لال است !اگر زبان آوری کند ، می گویند ورّاج و پر گوست !
اگر روزه برآرد ، شب ها نماز بخواند ، می گویند ریا کار است! و اگر نکند ، می گویند کافر است و بی دین !
لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد و جز از خداوند نباید از کسی ترسید.
پس آنچه باشید که دوست دارید - شاد باشید، مهم نیست که این شادی چگونه قضاوت شود.
تقصیر من است اینکه، کم می آیی
هر گاه شدم اسیر غم می آیی ...
این جمعه و جمعه های دیگر حرف است
آدم بشوم ؛ سه شنبه هم می آیی !!!!
چه سرنوشت غم انگیزی
که کرم کوچک ابریشم
تمام عمر قفس می بافت،
ولی به فکر پریدن بود ...
زندگی
گل اگر خار نداشت
دل اگر بی غم بود
اگر از بهر پرستو، قفسی تنگ نبود
زندگی،
عشق،
اسارت،
قهر،
آشتی،
همه بی معنا بود...
سالمندان
روزی نه چندان دورِ دور، او هم نگاری بوده است...
و ما برای عروج به آسمان آفریده شدیم
***
خدایا زمین گیر شدنم را مپسند...
تا خدا
از من تا خدا راهی نیست
فاصله ایست به درازای من تا من ...
و در این هیاهوِی غریب ...
من ، این من را نمیابم!
شکلات
از من تا خدا راهی نیست
فاصله ایست به درازای من تا من ...
و در این هیاهوِی غریب ...
من ، این من را نمیابم!
زندگی
زندگی را تو بساز
نه بدان ساز که سازند و پذیری بی حرف
زندگی یعنی جنگ
تو بجنگ
زندگی یعنی عشق
تو بدان عشق بورز
اید تلاش کنیم میان بودن و نبودن مان تفاوتی باشد ...
هر که گردد پاک طینت محرم دلها شود
هر که در خون صاف گردد قابل مینا شود
از دهان گل شنیدم بر سر بازار گفت
هر که با ناکس نشیند عاقبت رسوا شود
ناب و کمیاب
در نبرد بین تو و دنیا
من روی تو شرط می بندم
اگه با خودت خدا رو داشته باشی ...
در دوستیهایمان
به جای اینکه دنبال تفاوتهایمان باشیم ، بهتر است به دنبال شباهتهایمان بگردیم ...
شباهتهایی مانند این : " چه جالب ، هر دو مخلوق خداییم ... "
مصیبت
بزرگترین مصیبت برای یک انسان این است که:
نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشد
و نه شعور لازم برای خاموش ماندن .
زندگی پراست از گره هایی که تو آن را نبسته ای
اما باید تمام آنها را به تنهایی باز کنی.
تنهای تنها ... نه، نمی توان
با یاد و کمک خدا ... البته می توان
کاش میشد که دلم از عاشقی بو ببرد
یار آمده دل را به شکار چشم آهو ببرد
خسته ز دلم ... بگو خریدار کجاست ؟
تا قلب مرا به شرط چاقو ببرد
ارامش
زندگی یعنی سفر
و سفر بیشترش یعنی رنج
اگر به دنبال شادمانی و خوشی دائمی هستید
آن را در مقصد جستجو کنید
مقصدی در انتهای راه
اگر فراهم کرده باشیم
نامش بهشت
راز یک زندگی زیبا این است
زندگی آنقدرها هم که میبینی سیاه نیست ، گاهی باید عینک آفتابی ات را در روزهای ابری و بارانی از چشم برداری ...
فقط همین ...
شاید دستی ، چتری را برایت منتظر است ...
همچون باران باش ، رنج جدا شدن از آسمان را در سبز کردن زندگی جبران کن ...
رنج جدا شدن از آسمان ...
رنج جدا شدن از آسمان ...
رنج جدا شدن از آسمان ...
چرا متوقف ایستاده اید ؟
مسابقه زندگی مدتهاست که شروع شده ...
تا دیر نشده حرکت کنید ...
همیشه رو به نور بایست اگر میخواهی تصویر زندگی ات سیاه نیافتد ...
نویسنده : ؟؟
باید دانست
" جاده های زندگی را خدا هموار می کند
کار ما فقط برداشتن سنگ ریزه هاست ... "
پس اینقدر آه و ناله چرا ؟!
سخنانی زیبا و دلنشین از جنس دلتنگی (+ عکس)
نگاه شما: تصاویر دیدنی از پاییز روستای اتو
107253 بازدید
32 بازدید امروز
11 بازدید دیروز
247 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian